رسول میخواد بره ماموریت تو مناطق محرومتر جنوب ، البته بعد از تولد بچه
اون مناطق حتی آب آشامیدنی سالمی هم ندارن
برای من و بچه ها زندگی خیلی سخت میشه
نتونست قانعم کنه، حماقت کردم سرش داد زدم و گفتم
یا من و بچه ها یا ماموریت....
بهش گفتم اگه بری ازت جدا میشم.
دلش شکست ، بغض کرد و رفت تو اتاق و خوابید
صبح زود قبل از اینکه بیدار بشم از خونه رفت بیرون....
خیلی اشتباه کردم ، نمیخوام رفیق نیمه راه باشم...و از طرفی هم ....!
هوای نیشابور...برچسب : اوج سختی, نویسنده : havayeneyshabooro بازدید : 45